نفسی عشق

سید ایمان زعفرانچی

نفسی عشق

سید ایمان زعفرانچی



هر قطاری در جهان از شوق،سوتش ممتد است،
آرزویش بودنِ در خطِّ تهران-مشهد است

از سپیدیّ و سیاهی کبوتر های تو
می شود فهمید: لطفت شامل خوب و بد است

خسته ام از شهر بی مهری که جای آدمی
هرکجا پا می گذارم خانه ی دیو و دد است

یک نگاهی کن که از آهو پریشان تر، منم
یک نفر در اوج بی تابی به پابوس آمده ست

هر که غافل باشد از رحمت­،نمی داند درست
معجزاتِ پنجره فولادِ تو صد در صد  است !

افتخار من رعیت بودنِ مُلکی ست که
پایتختش مشهد و شاهی چنین بر مسند است


  • سید ایمان زعفرانچی (سید طاهر)



باید تو را به جان جوادت قسم دهد
یعنی که هشتِ زائرتان پیش نُه گروست

  • سید ایمان زعفرانچی (سید طاهر)