نفسی عشق

سید ایمان زعفرانچی

نفسی عشق

سید ایمان زعفرانچی

تقدیم به شهید سیزده ساله حسین فهمیده

پنجشنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۵۳ ق.ظ


ساقی درون ساغر جانش شراب ریخت

از آن شرابهای طهورای ناب ریخت 

عقل آن میانه گفت :برایش زیاد شد!

عشق از کرم بدون حساب و کتاب ریخت 

در پاسخ بهانه تراشی عاقلان 

در چشمهای نافذ عاشق جواب ریخت

 از حیث دور ماندنش از چشمهای شور

 در کاسه ی گدایی زاهد ثواب ریخت 

آمد به حجله و شب آخر به دست خود 

سایید قند و روی سر او گلاب ریخت

مادر خودش به صورت او بوسه ای زد و

پشت سر جوان جگرگوشه آب ریخت

.

 فردا خبر رسید که در زیر تانکها 

پرهای یک قناری مست و خراب ریخت

.

***

.

غیر از مسیل عشق که راه سعادت است

هر رود دیگری به درون سراب ریخت

[فهمیده] بود بین تباهی و عاشقی 

باید که آب را به کدام آسیاب ریخت


  • ۹۴/۰۱/۲۰
  • سید ایمان زعفرانچی (سید طاهر)

نظرات  (۱)

دردنامه رو زیبا نوشتن هنر نیست، شاهکاره ...
فکرتون، قلمتون و قدمتون توی شعر و شاعری سلامت باشه الی الابد...
پاسخ:
سپاس از لطف و دعای خیرتون
ممنونم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی