نفسی عشق

سید ایمان زعفرانچی

نفسی عشق

سید ایمان زعفرانچی

ترسم که اشک

شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۲، ۰۱:۲۷ ب.ظ


نامهربان، شکستن گل ،با تبر که نه
در تنگنای بوسه ی دیوار و در که نه

سرمنشاء تمامی این بغض ها منم
  یاسی چنین نشسته به سوگ پدر که نه

گیرم که با شکستن در،عقده وا شود
قبلا بگو که می شکنی  ..بی خبر که نه

نامهربان شکستن گل،پیش شاپرک

وقتی نظاره گر شده با چشم تر که نه

زینب،دوباره مادرتان خوب میشود
در ظرف چند روز و شب مختصر که نه


تو مرد خانه ای پسرم،گریه کن ولی
گریه کنار دشمن اشغالگر که نه

"ترسم که اشک در غم ما پرده در شود"
آری مگر به اشک، به خون جگر که نه

  • ۹۲/۰۸/۰۴
  • سید ایمان زعفرانچی (سید طاهر)

نظرات  (۴)

  • روح اله مهدوی
  • آجرک الله یا صاحب الزمان(عج)
    توفیق می خواد اینجوری شعر گفتن
    خوش به حال دلتان...

    پاسخ:
    قربانت برادر مهربان
    لطف شماست
    التماس دعا دارم
    بازهم گل کاشتید   وتلاشتون برای شکستن دل ما وجمع شدن اشکمون بی نتیجه نبود خداروشکر.................به قول اقای مهدوی واقعا خوش به حال دلتان             پایدارباشید
    پاسخ:
    از لطف و محبت شما سپاسگزارم و التماس دعا دارم
    شما که فیسبوک تشریف داشتید طبع شعرتون بیشتر کار میکرد شعر جدید نمیگید دیگه؟ اینا که همش تکرارین!
    پاسخ:
    سلام ... این اشعار بمناسبت ایام  بالا گذاشته شدن ...
    لطفا سایر اشعار رو هم مطالعه بفرمایید
    از توجه شما ممنونم

    خداوند به شما توفیق بده و زبان شعرتون رو  هر چه بیشتر گویاتر

    اشعارتون فوق العادست

    انشاالله ثابت قدم باشید

     

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی